در جستوجوی خوشبختی

من حرف خودمو می زنم

در جستوجوی خوشبختی

من حرف خودمو می زنم

(این پست رو دوبار میزارم چون خیلی مهمه...)

(این پست رو دوبار میزارم چون خیلی مهمه...)


دانلود داستان «هنوز چند ثانیه مانده بود» از یکی از دوستام:


«هنوز چند ثانیه مانده بود»


داستان،داستان یه بنده خداییه که خیلی تنهاست و مجبور میشه برای رفع تنهایی دست به یه کار های جنون آمیز و نا به هنجاری بزنه که خیلی جالبه؛داستان داره شخصیت یه انسان تنها رو نمایش میده

البته متن داستان خیلی قوی نیست و ویرایش هم نشده ولی بد نیست که دانلودش کنید...

برای دانلود به بقیه مطلب برویید

ادامه مطلب ...

فعلا نیستم....بر می گردم

دوستان دوباره واسه یه مدتی نیستم ولی قول میدم که تا یه ماه دیگه بر گردم ....به بزرگی تون ببخشین.

فدای کیبرد های شکسته تون......پسر ایرانی......

دیوان ایرج میرزا+دانلود

دانلود دیوان ایرج میرزا



ایرج میرزا یکی از شاعران عصر مشروطه به حساب میاد که از خصوصیاتش می شه به بد دهن بودن و استفاده از شوخی ها و طنز پورن در اشعارش اشاره کرد ولی از آتار معروفش میشه به قلب مادر و مثنوی زهره و منوچهر اشاره کرد که خیلی زیباست.



برای دانلود به بقیه مطلب برید:


کلمات کلیدی:

ایرج میرزا-دانلود کتاب-دیوان ایرج میرزا-کتاب و شعر -دانلود کتاب و موسیقی و همه چیز -ایرام من-کتاب ایرج میرزا با مثنوی زهره و منوچهر-دانلود دیوان اشعار ایرج میرزا ...

ادامه مطلب ...

کتاب فریدون سه پسر داشت-عباس معروفی+داملود

فریدون سه پسر داشت

عباس معروفی


امروز کتاب فریدون سه پسر داشت از عباس معروفی رو براتون میزارم برای دانلود ...البته این کتاب رو توی وبلاگ قبلیم گذاشته بودم ولی متاسفانه ف......تر شد و دوباره میزارمش

این کتاب داستانیه که در درون خودش می خواد یه جورایی انقلاب رو ریشه یابی کنه که اصلا چرا انقلاب کردیم و ....

خودتون بخونید تا بهتر متوجه بشین...

معروفترین کتاب عباس معروفی سمفون مردگانه که سعی می کنم که در آینده براتون لینک دانلودش رو بزارم....

البته به دانلود گذاشتن کتاب بدون اجازه مولف غیر قانونیه...پس اگه از کتاب خوشتون اومد ،سعی کنید نسخه اصلیش رو(هر چند نایابه)بخرید...


دانلود در بقیه مطلب:

ادامه مطلب ...

جنایاتی که در پس اعتیاد به مواد مخدر صنعتی رخ می دهد:

از دستاورد های دیگر دولت خدمت گذار:


اعتیاد به شیشه و شکنجه فرزند؛این مواد مخدر صنعتی چطور وارد کشور می شود؟؟


جنایاتی که در پس اعتیاد به مواد مخدر صنعتی رخ می دهد و دولتی که در خواب است:



مادرم وقتی شیشه می‌کشد، خشن می‌شود و مرا شکنجه می‌دهد، خواهش می‌کنم مرا از این

 زندان سیاه نجات دهید.

دختر 12 ساله به نام «فریبا» در تماس با مرکز اورژانس بهزیستی از آنان درخواست کرد که او را از دست شکنجه‌های بی‌رحمانه مادر شیشه‌ای‌اش نجاتش دهند. پس از تماس این دختر نوجوان و ادعاهای تلخ وی، ماموران بهزیستی خود را پشت در خانه فریبا در شهرری رساندند.

ماموران از همسایه‌ها شنیدند که این زن خانه‌اش را پاتوق دوستان افیونی خود کرده است و بارها صدای داد و فریاد دختر نوجوان را شنیده‌اند که به مادرش التماس می‌کرده که کتکش نزند. وقتی ماموران بهزیستی از داخل خانه این زن افیونی صدای فریادهای دخترش را شنیدند، وارد عمل شدند و توانستند فریبا را از دست کتک‌های مادرش نجات دهند.

ما که رفتیم افغانستان...شاید هم تاجیکستان.

یارانه ها هدف مند شد...من رفتم افغانستان

به سلامتی که یارانه ها هم از بلا تکلیفی 30 ساله در اومدند و به میمنت و مبارکیه دولت مهر ورز و خدمت گذار آقا محمود،هدفمند شدند.

مبارک باشه ایشالل...


فقط واسه اونایی که مثل من نگرانند میگم...:زودتر بریم سفارت افغانستان تا دیر نشده ویزا بگیریم برای افغانستان....اگه نشد تاجیکستان هم بد نیست(حالا درسته خطشون فرق می کنه ولی زبانشون مشترکه،نه؟).به هر حال از ما گفتن بود.

با این شکوفه ای که آق محمود و رفقا روی سیستم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و روابط خارجی و داخلی کشور،بالا آوردند؛بریم افغانستان،سنگین تریم ها....حد اقل نون خشک می دن دستمون بخوریم...واللا...


با این وضعیتی که داره پیش میاد،من از فردا دیگه برق ندارم ،این سیستم رو روشن کنم ، برایتون پست بزارم...،به هر حال از ما گفتن بود،ما که رفتیم افغانستان (.....)لغغ محمود و بچه ها....


(تو این پست به ذات همایونی ،فر کیانی،بزرگ خاندان بشریت و حضرت والا،آسید علی دیگه گیر ندادم....شماببخشین.)

داستان نیاز(need)-نوشته پسر ایرانی(خودم)+ دانلود

داستان
نیاز(need)
که خودم نوشتمش رو میزارم برای دانلود:
این داستان در باره یه صنعت رو به روشت و پر سود در ایالات متحده و

دانلودش رو در ادامه مطلب ببینید:
نیاز+پوستر
ادامه مطلب ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آیا کسی نیست مرا یاری کند؟؟؟

آیا کسی نیست مرا یاری کند؟؟ عاشورا هم گذشت و ما باز هستیم!باز هستیم و بودنمان هم مثل نبودنمان شده!از خون مصطفی کریم بیگی های که ریخته شد تا عاشورایی که بیشتر به یک کارناوال شبیه است تا یادبودی بر مردی که گفت:«اگر دین نداری،لااقل آزاده». اما ما حتی فریاد:«آیا کسی نیست مرا یاری کند» او را نشنیدیم،چه برسد به پیامی که عقیده من،والاترین جمله جهان است،در بر دارنده کل فرهنگ عاشورا و کل اسلام است؛ما فریاد های مادر مصطفی بیگی را شنیدیم که می گفت:«چرا پسر من که فقط دنبال آزادی بود باید صبح عاشورا از خونه اره بیرون و بعد ندونم که چرا،کجا،چطور و برای چی مرده» اما حتی برایمان ارزشی نداشت،ما حتی پیامی را حسین فریاد زد نشنیدیم،شاید توانایی شنیدن نداشتیم!؟ما فقط بهترین لباسهایمان را پوشیدیم،بهترین عطرمان را زدیم،آمدیم که برای جنس مخالف خوش جلوه کنیم،ما عاشورا را نفهمیدیم،حتی ندیدیم و نشنیدیم. حسین(ع) اگر آزاد نبود،آزاده بود. آزادگی را کسی نمیتواند سلب کند،آزادگی در درون ماست. ما اگر آزاد نیستیم،آزاده هم نیستیم. این تقصیر دیکتاتور ها نیست،تقصیر هیچ کس نیست،این تقصیر خودمانست! ما شیعه نیستیم؛ما مسلمان نیستیم؛ما اصلا انسان نیستیم؛انسانیتمان را فراموش کردیم. انسانیت در مسلمان بودن نیست!از تعداد مو های سرمان فراترند غیر مسلمانانی که کربلا را بهتر از من مسلمان شیعه ی معتقد فهمیدند!حرمتش را نشکستند!در روز شهادت اشرف اولاد آدم سعی در والا بردن مقام انسان داشتند،سعی در دریافت پیام عاشورا. ما نه پیام عاشورا را دریافتیم نه آزاده بودیم،نه در راه آزادی تلاش کردیم،نه حتی حرمت انسانیت را نگه داشتیم. اگر دیکتاتور ها بر ما غلبه کردند،برای این است که ما مقصریم. بقول یکی از دوستانم،این دختر پسر ها که همش درگیر همند ،می خواهند انقلاب کنند؟؟حالا انقلاب نه،میخواهند تغییر ایجاد کنند؟ ما فقط زنده ایم، ما انسان نیستیم!