کریستوفر گانینگ را باید به عنوان یکی از بهترین آهنگسازان تلویزیون بریتانیا دانست. یکی از موفقیت های فوق العاده او در موسیقی متن سریال “پوآرو” بود که از شبکه ITV پخش می شد که متاسفانه در قسمت های جدید آن وجود ندارد.
کریستوفر گانینگ (Christopher Gunning) متولد ۵ اوت ۱۹۴۴ ، آهنگساز بریتانیایی که عمده آثار و کنسرت های موسیقی او برای فیلم و تلوزیون می باشد. ساخته های او جایزه های زیادی را از آن خود کرده است ، ازجمله جایزه بافتا برای بهترین موسیقی فیلم در سال ۲۰۰۷ برای فیلم La Vie en Rose و همچنین سه جایزه دیگر برای Agatha Christie’s Poirot ، Middlemarch و Porterhouse Blue.
ادامه مطلب ...برسان باده از استاد شجریان
امروز با به تصنیف غمگین جدید از استاد شجریان اومدم!!!(پیشنهاد میشه که حتما دانلود کنید):::
خواننده: محمدرضا شجریان
آلبوم: کنسرت هم نوا با بم
همنوازان: حسین علیزاده، کیهان کلهر، همایون شجریان
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی حالیا عکس دل ما است در آیینهی جام دیدی آن یار که بستیم صد امید در او تیره شد آتش یزدانی ما از دم دیو تشنهی خون زمین است فلک، واین مه نو منتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد بس که شستیم به خوناب جگر جامهی جان حق به دست دل من بود که در معبد عشق این لب و جام پی گردش می ساختهاند در فروبند که چون «سایه» در این خلوت غم
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی
تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی
چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی
گرچه در چشم خود انداخته دود ای ساقی
کهنه داسی است که بس کشته درود ای ساقی
چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی
نه از او تار به جا ماند و نه پود ای ساقی
سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی
ورنه بی می و لب جام چه سود ای ساقی
با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقیهوشنگ ابتهاج (سایه)
دکتر محمد مصدق اینبار در دادگاه ایران
در روزهایی که دکتر محمد مصدق که خدایش بیامرزد را دربیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی محاکمه میکردند، کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه میرفتند که مجوز شرکت در آن را داشتند. خبرنگاران مطبوعات و عدهای از ماموران امنیتی.
دریکی از جلسات، ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد و موضوع جلسه آن روز، دفاع دکتر مصدق و وکیلمدافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعانامه دادستان ارتش - سرهنگ حسین آزموده بود.
هنگامی که دکترمصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانهاش به مردم و مملکت سخن میگفت و دستهای مرتعشش را حرکت میداد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت: یک پیرمرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده، نباید در دادگاهی که به خیانتهای او رسیدگی میکند، بترسد و بلرزد.
دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم! منارجنبان اصفهان، قرنهاست میلرزد و هنوز پابرجاست.
از این پاسخ صریح و ابهامدار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشیهای دادگاه نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه" با سرافکندگی بسیار در جایش نشست و پس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد.
آهنگ جدید سامی یوسف با نام سرچشمه...
بسیار زیبا(حتما دانلود کنید)
متن آهنگ با ترجمه(از سایت میوزیک باران):
THE SOURCE
دانلود در ادامه مطلب:
ادامه مطلب ... دکتر مصدق هنگامی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موعد مقرر به محل دادگاه رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست .
قبل از شروع جلسه ، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست ، اما دکتر مصدق توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست . جلسه در حال آغاز بود و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خویش بنشیند ، اما دکتر مصدق اصلاً نگاهش هم نمی کرد .
جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید ، جای شما آن جاست . کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد و که دکتر مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت :
«شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است؟ نه جناب رییس ، خوب می دانیم جایمان کدام است . اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود که دوستان بدانند بر جای دیگران نشستن یعنی چه؟ سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان ... »
سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت . با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست ، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفته بود و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد .
«سرخوشان مست» با صداى استاد شجریان و تار استاد لطفى و شعر زیباى حافظ
در تیر سال ۱۳۷۲ و در جریان کنسرتی که آقای شجریان با همنوازی تار استاد محمدرضا لطفی در پاریس اجرا کردند، غزلی از حضرت حافظ را در بیات اصفهان اجرا کردند که بعدا در آلبوم چشمه نوش عرضه شد و اکنون تقدیم شما میکنم. البته شایان ذکر آن که این غزل زیبا یک بار هم در افشاری و در برنامه رادیویی برگ سبز 216 توسط جناب شجریان اجرا شده است:
شعر حافظ:
ما سرخوشان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود، ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش، داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم **
پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر، ایستادهایم **
کار از تو می رود، مددی ای دلیل راه
کانصاف میدهیم و ز راه اوفتادهایم **
چون لاله، می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
گفتی که حافظ، این همه رنگ و خیال چیست
نقش غلط مبین که همان لوح سادهایم **
** این ابیات در آواز نیامده است.
برای دانلد به ادامه مطلب بروید:
ادامه مطلب ...یازده مرحله عشق از دیدگاه شیخ بوعلی
در کتاب «نابغه شرق» که حکایتهای دوران جوانی «ابن سینا» در آن نقل شده، آمده است که شهریار جوانی، ناگهان در بستر بیماری افتاد، هیچ نمیخورد و تنها در حالت تب، هذیان میگفت و کلمات بیمعنایی به زبان میآورد. «ابو علی سینا» را به بالینش آوردند، وی پس از معاینه و دقت به کلمات پراکندهای که در طی هذیان بر زبان میآورد، ناخوشی وی را «عشق» تشخیص داد!
«ابن سینا»، یازده مرحله «عشق» را به صورت زیر تشریح میکند:یازدهم: هیوم که آخرین مرحله عشق است. در این دوره عاشق در معشوق فانی میشود و در عالم جز او کسی را نمیبیند و نمیجوید.
شما در کجای این مراحل قرار دارید؟؟؟برام توی کامنت ها بنویسید(البته اگه دوست دارید)
شعر ارغوان با صدای ه الف سایه
دانلود صدای شاعر
دانلود صدای هوشنگ ابتهاج
امروز با دانلود دکلمه شعر ارغوان با صدای خود شاعر اومدم...
متن شعر رو در زیر میبینید و برای دانلود دکلمه با صدای خود ه.الف.سایه به ادامه مطلب مراجعه کنید...
متن شعر:(به دلیل مشکلات فنی،متن شعر حذف شد...در آینده دوباره متن در سر جای خود قرار داده خواهد شد)
ترانه گنجشک اشی مشی داستانی مشابه یار دبستانی من داشت.
این ترانه،ترانه متن فیلم گوزنها ساخته مسعود کیمیایی و با بازی به یادماندنی بهروز وثوقی بود.
مسعود کیمیایی که سابقه همکاری با فرهاد را در فیلم رضا موتوری داشت تصمیم گرفت این ترانه را با صدای گرم فرهاد در فیلم قرار بگیرد اما مسئولین وقت شاهنشاهی با پخش فیلم با صدای فرهاد بشدت مخالفت کردند و مسعود کیمیایی از خانم پری زنگنه برای خواندن این ترانه عامیانه بهره برد و فرهاد چندی بعد خود در آلبوم سبز سفید خط خطی این ترانه را اجرا کرد و چندی بعد در صدر محبوبترین ترانه های آن زمان قرار گرفت.
سبکی که این دو خواننده اجرا کردند کاملا متفاوت بود فرهاد مثل همیشه با فریادی اعتراض آمیز و بی مانند خود، ترانه را خواند و بخوبی مضمون ترانه را به مخاطبین رساند.
اجرای خانم پری زنگنه بسیار زیبا بود اما تفاوتش با اجرای فرهاد کبیر درین بود که صدای ایشان یادآوری لالایی ها مادرانه ست و با صدایی غمگین که انصافا گوهر اصلی ترانه و فیلم و وضع نابسامان جامعه انزمان(البته الان هم تغییر چندانی نکرده است) را به مخاطبین خود رساند اما ناامیدی در فیلم و ترانه اجرایی ایشون بیشتر موج میزد.
به هرحال این ترانه،داستانی مشابه یاردبستانی من فریدون فروغی داشت با این تفاوت که ترانه گنجشکک اشی مشی با اینکه ابتدا قرار بود فرهاد اجرا کند با ممانعت مسئولین ابتدا توسط خانم پری زنگنه اجرا شد و چندی بعد فرهاد این ترانه را خواند و بین مردم نیز ترانه گنجشکک اشی مشی با نام فرهاد کبیر عجین شد.
اما در مورد فیلم از فریاد تا ترور ساخته منصور تهرانی،ترانه ابتدا توسط فریدون فروغی اجرا شد اما مسئولین وقت (ایندفعه جمهوری اسلامی)مانع پخش فیلم با صدای فریدون شدند و اقای تهرانی مجبور شدند از جمشید جم که از کارکنان رادیو بودند بهره ببرند.
خانم زنگنه نیز همچون فرهاد در دو ورژن کاملا متفاوت ترانه را اجرا کردند و من پیشنهاد میکنم هر دو را دانلود کنید چون سبک اجراشون کاملا متفاوته.
البته در ورژن دوم کمتر رگه هایی از اون ترانه نا امیدانه و سیاسی فیلم گوزنها را می شنویم و بیشتر یاد همون لالایی های مادرانه میفتیم.
ناگفته نماند خانم پری زنگنه نابینا هستند.
در آلبوم خواب در بیداری فرهاد بجای حکیم باشی از حاکم باشی استفاده کرد.
حالا کدوم بهتر اجرا کرده به نظر شما؟
ترانه پنجم هم که تنظیم اون برای بابک سعیدی هستش،در آکادمی موسیقی گوگوش اجرا شده و یک اجرای آماتوری ولی خیلی قشنگه که توسط سارا اجرا میشه...
این هم متن شعر:
گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپزباشی
کی میخوره حکیم(حاکم)باشی
برای دانلود این پنج اثر به ادامه مطلب برید:
متن شعر:
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟جواب زنده بودنم مرگ نبود؛ جون شما بود؟
مردن من مردن یک برگ نبود؛ تو رو به خدا بود؟
اون همه افسانه و افسون ولش؟
این دل پر خون ولش؟
دلهرهی گم کردن گدار مارون ولش؟
تماشای پرندهها بالای کارون ولش؟
خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدم
چشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدم
پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟
کنار این جوب روون معناش چیه؟
این همه راز، این همه رمز
این همه سر و اسرار معماست؟
آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله!
مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله!
پریشونت نبودم؟
من،
حیرونت نبودم؟
تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر میخواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه
چشمای من آهن انجیر شدن
حلقهای از حلقهی زنجیر شدن
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
آلبوم: سلام خداحافظ (شعر و صدای حسین پناهی)
برای دانلود به ادامه مطلب بروید:
در این تصنیف:
کیست که از عشق تو پردهی او پاره نیست وزن کجا آورد خاصه به میزان عشق هر نفسم همچو شمع زار بکش پیش خویش گر تو ز من فارغی من ز تو فارغ نیم هر که درین راه یافت بوی می عشق تو هست همه گفتگو با می عشقش چه کار درد ره و درد دیر هست محک مرد را در بن این دیر اگر هست میت آرزو گشت هویدا چو روز بر دل عطار از آنک
وز قفس قالبش مرغ دل آواره نیست
گر زر عشاق را سکهی رخساره نیست
گر دل پر خون من کشتهی صد پاره نیست
چارهی کارم بکن کز تو مرا چاره نیست
مست شود تا ابد گر دلش از خاره نیست
هرکه درین میکده مفلس و این کاره نیست
دلق بیفکن که زرق لایق میخواره نیست
درد خور اینجا که دیر موضع نظاره نیست
عهد ندارد درست هر که درین پاره نیستعطار نیشابوری
گروه تنبورنوازان بابا طاهر
سرپرست گروه: سید خلیل عالینژاد
خواننده: رامین کاکاوند
برای دانلود به ادامه مطلب برید:
ادامه مطلب ...وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم و تو، آدم سفید وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی و وقتی می میری، خاکستری ای و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟