دانلود آهنگ «همس» از محمد نعیم
آهنگ ”همس” از نوازنده ممتاز فلوت عربی ”محمد نعیم” آهنگی است که تمام غم ها و درد و دل هایتان را از درون به جوش می آورد. کلمه “همس” در زبان عربی به معنی “پچ پچ کردن و درگوشی حرف زدن” میباشد. این آهنگ به گونه ای است که آهنگساز بوسیله آهنگ تمام دردهایش را در گوش شما به آرامی میگوید ….
آهنگ Hams از آلبومی تحت عنوان Master of the Arabian Flute محصول سال ???? است. اگر به آهنگهای بیکلام غمناک مخصوصا آهنگهایی که با ساز فلوت نواخته میشود علاقمندید پیشنهاد میکنیم این آهنگ بینظیر را از دست ندهید.
دانلود در ادامه مطلب:
دانلود آهنگ بسیار زیبای گل گلدون من
از من میشنوید حتما دانلود کنید:
لازم به توضیح که نیست؛آهنگ بسیار زیبای گل گلدون در دو حالت مختلف ،اولی فقط کلام و دومی بی کلام برای دانلود:
در باره :
ترانه در گام مینور ، ساخته فریدون شهبازیان ( در نسخه قدیمی تر کتاب تصنیف ها و ترانه ها ، آقای سعید مشکین قلم ، آهنگساز این ترانه را فریبرز لاچینی معرفی کرده ولی در تجدید چاپ آن نوشته فریدون شهبازیان )
متن شعر:
گل گلدون من شکسته در باد
تو بیا تا دلم نکرده فریاد
گل شب بو دیگه شب بو نمی ده
کی گل شب بو را از شاخه چیده
گوشه آسمون پر رنگین کمون
من مثل تاریکی، تو مثل مهتاب
اگه باد از سر زلف تو نگذره
من می رم گم می شم تو جنگل خواب
گل گلدون من ماه ایوون من
از تو تنها شدم چو ماهی از آب
گل هر آرزو، رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم یه مرداب
آسمون آبی می شه
امّا گل خورشید
رو شاخه های بید
دلش می گیره
درّه مهتابی می شه
امّا گل مهتاب
از برکه های آب
بالا نمیره
تو که دست تکون می دی
به ستاره جون می دی
می شکفه گل از گل باغ
وقتی چشمات هم میاد
دو ستاره کم میاد
می سوزه شقایق از داغ
گل گلدون من ماه ایوون من
از تو تنها شدم چو ماهی از آب
گل هر آرزو، رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم یه مرداب
(فرهاد شیبانی)
برای دانلود به ادامه مطلب برید:
از چند روز آینده می خوام براتون دانلود موسیقس های بی کلام آرامبخش بزارم...
منتظر باشید...
جاتون خالی....
سیزده به در کردیم در حد المپیک لندن
رفتیم دریا...زیبا کنار...بنده هم راهنما شدم و چون مسیر بلد بودم ،ساربانی ی کاروان رو بر عهده گرفتم...
بردمشون یه جایی که نه ترافیک بود و نه خیلی شلوغ بود و یر راست بود و دریا هم کنارشون...ولی بازم غُر زدند و ایراد گرفتند و .....
ولی کلان 13مون بدر شد دیگه...
خلاصه...خیلی خوش گذشت بهمون...
جای همه شماها خالی...
باز هم همه چیز داره بر می گرده به حال اولش و زندگی ادامه داره...
هر مشکلی که پیش اومد رو دارم حل می کنم و باز هم دارم همه چیز رو درست می کنم ولی بعضی چیزا درست بشو نیستند...
زندگی ادامه داره ولی نمیشه همه چیز رو از نو ساخت...
این دورغه که میگند که انسان میتونه همه چیز رو تغییر بده...حتا اگه خیلی زرنگ هم باشی بازم نمی تونی بعضی چیزار و تغییر بده...
حتا اگه خودت 180 درجه برگدردی،بقیه چی؟؟؟؟
اونا رو که نمیشه تغییر داد،میشه؟
حتا اگه اونا رو هم بشه تغییر داد،پل های خراب شده پشت سرشون و پشت سرمون چی؟؟؟میشه اونا رو دوباره ساخت؟؟؟
اگه بشه ساخت هم مثل اولشون نمیشند...بهتر از اولشون هم همیشند...بدتر میشند...مطمئنم که بد تر میشند...
امکان نداره که زمان به عقب برگرده و همه چیز مثل اولش بشه...
نمی دونم چرا همیشه گذشته بهتر از امروزه؟؟؟چرا دیروز هواش صافتر از امروز بود؟؟؟چرا بارون هاش دلچسب تر بود؟؟؟چرا مردمش ساده تر بودند؟؟؟چرا اینقدر پیچیده نبودند؟؟چرا همه باردر خواهر بودند؟؟؟چرا الان نیستند؟؟؟چرا وقتی هرچی جلوتر میریم،دنیا پیچیده تر میشه؟؟؟؟روابط و احساسات درهم برهم تر و خرابتر میشه؟؟؟؟چرا نمیشه هرکی حرف دلشو بزنه؟؟؟؟هرکر،هرچی رو که بخواد فریاد کنه؟؟؟؟
چرا نمیشه هرکی غبار روی دلشو با صدای بلن بتکونه؟؟؟
چرا همه یه شکل فکر نمی کنند؟؟؟چرا فکر ها متفاوتند؟؟؟چرا این تفاوت ها باعث جنگ میشه؟؟؟چرا جنگ باعث خرابی همه چیز میشه؟؟؟چرا ما همش داریم میجنگیم؟؟؟؟
چرا با هم بازی می کنیم؟؟؟این بازی هامون واسه چیه؟؟؟
چرا صادق نیستیم؟؟؟؟؟چرا صادق نیستیم؟؟؟؟چرا حرف دلمون رو راحت نمیگیم؟؟؟
چرا یکی نیست که به چرا های من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم همه چیز داره بر می گرده به حال اولش و زندگی ادامه داره...
هر مشکلی که پیش اومد رو دارم حل می کنم و باز هم دارم همه چیز رو درست می کنم ولی بعضی چیزا درست بشو نیستند...
زندگی ادامه داره ولی نمیشه همه چیز رو از نو ساخت...
این دورغه که میگند که انسان میتونه همه چیز رو تغییر بده...حتا اگه خیلی زرنگ هم باشی بازم نمی تونی بعضی چیزار و تغییر بده...
حتا اگه خودت 180 درجه برگدردی،بقیه چی؟؟؟؟
اونا رو که نمیشه تغییر داد،میشه؟
حتا اگه اونا رو هم بشه تغییر داد،پل های خراب شده پشت سرشون و پشت سرمون چی؟؟؟میشه اونا رو دوباره ساخت؟؟؟
اگه بشه ساخت هم مثل اولشون نمیشند...بهتر از اولشون هم همیشند...بدتر میشند...مطمئنم که بد تر میشند...
امکان نداره که زمان به عقب برگرده و همه چیز مثل اولش بشه...
نمی دونم چرا همیشه گذشته بهتر از امروزه؟؟؟چرا دیروز هواش صافتر از امروز بود؟؟؟چرا بارون هاش دلچسب تر بود؟؟؟چرا مردمش ساده تر بودند؟؟؟چرا اینقدر پیچیده نبودند؟؟چرا همه باردر خواهر بودند؟؟؟چرا الان نیستند؟؟؟چرا وقتی هرچی جلوتر میریم،دنیا پیچیده تر میشه؟؟؟؟روابط و احساسات درهم برهم تر و خرابتر میشه؟؟؟؟چرا نمیشه هرکی حرف دلشو بزنه؟؟؟؟هرکر،هرچی رو که بخواد فریاد کنه؟؟؟؟
چرا نمیشه هرکی غبار روی دلشو با صدای بلن بتکونه؟؟؟
چرا همه یه شکل فکر نمی کنند؟؟؟چرا فکر ها متفاوتند؟؟؟چرا این تفاوت ها باعث جنگ میشه؟؟؟چرا جنگ باعث خرابی همه چیز میشه؟؟؟چرا ما همش داریم میجنگیم؟؟؟؟
چرا با هم بازی می کنیم؟؟؟این بازی هامون واسه چیه؟؟؟
چرا صادق نیستیم؟؟؟؟؟چرا صادق نیستیم؟؟؟؟چرا حرف دلمون رو راحت نمیگیم؟؟؟
چرا یکی نیست که به چرا های من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام به تمامی دوستان یه مدت نبودم...شرمنده...
امید وارم که تو این یه مدت ترکم نکرده باشید....
یه قول هایی داده بودم که header وبلاگ رو عوض کنم؛یادم نرفته....
ولی سرم خیلی شلوغه...
بازم شرمنده......